هانگوگ نامه

گاه نوشت روزگار دانشجویی در کره ( هانگوگ در زبان کره ای یعنی کره)

هانگوگ نامه

گاه نوشت روزگار دانشجویی در کره ( هانگوگ در زبان کره ای یعنی کره)

گلایه

سلام
خوب بعد مدتها تصمیم گرفتم چند خطی بنویسم چون به قولی دیگر به اینجایم رسیده است (درهنگام گفتن این جمله معمولا گوینده با گلویش اشاره می کند!). خسته شدم از این انتظا ر و بازی های گونه گون این سیستم. در این 11 ماه که به سلامتی دارد وارد 12 مین ماهش می شود چیزی نبود جز اتلاف عمر و فرصت سوزی. شده ام از اینجا رانده و از آنجا مانده. از همه مهمتر یک سال پر ارزش از عمری را که هرگز برنخواهد گشت از دست دادم به امید هیچ و پوچ. به هر گربه رقصانی که کردند رقصیدم ( با این که نه گربه ام و نه رقص بلدم). از همه جهت خسارت دیدم و نه جایی برای دادخواهی است و نه کسی پاسخگوست. صبح تا شب پشت اینترنت (البته اگر با بیشرمی این اتصال 2-3 کیلویی را بشود اینترنت نامید) توی سایت های دانشگاه ها و مراکز علمی گشتم و ساده انگارانه هی مدارک و فرم پر کردم و پست کردم غافل از این که این فراخوان ها اصولا برای قانونی کردن بودن آنهایی است که قبلا وارد شده اند یا حتی زمینه سازی برای بعضی از ما بهتران که بعد ها شاید دکترایشان را به همت اساتیدی که جایگزین خود را پیشاپیش انتخاب کرده اند بگیرند. این که کسی که بدون تحمیل هیچ هزینه ای به کشور تحصیل کرده و برگشته تا کار کند را پشت هزار خوان نگه داشته اند( نمی خواهم سطح علمی دانشگاه و موسسه ای را که در آن درس خوانده ام و کار کرده ام را با هم تیپ های اینجا مقایسه کنم) بعد برخی را با کارشناسی ارشد هیات علمی می کنند و با هزینه کشور بورس داخل و خارج می کنند شک برانگیز نیست؟ اگر که نیست احمقانه است.
مضحک این که همین ها(قشر شریف خاصی از دانشگاهیان!) ادعای پیشگامی در جامعه را دارند و می خواهند الگوی جامعه باشند در حالی که خود از بیماری مفرطی رنج می برند که یا نمی دانند یا خود را به نادانی زده اند که به آن گرفتارند.
در اولین گام که فراخوان است مدارک را می فرستید و هشدار و هشدار که مدارک باید کامل باشد و گرنه اصلا بررسی نمی شود و در یک مورد حتی کپی دیپلمت را هم می خواهند گویااصلا دانشگاهی نیستند و نمی دانند دیپلمت به محض ورود به کارشناسی به دانشگاه مبدا منتقل می شود (بهانه ای برای رد کردن در همان گام اول). در موردی گفتند تو دومی هستی و یکی هست که مدارکش را اگر کامل نکند بعد تو هستی. پرسش اینجاست چطور درخواست کسی بررسی می شود که مدارکش کامل نیست!مگر اصولا نباید اصلا این گونه درخواست ها بررسی نشود.
یک اشکال هم قوم و قبیله بازی است که مثلا اگر از شرق کشور برای غرب کشور درخواست بدهید احتمال بررسی درخواست شما یا به نتیجه رسیدن آن تقریبا صفر است. برای خودم یک مورد این طوری اتفاق افتاده است. از طرفی دانشگاه منطقه خودمان که مثلا بیشترش همشری ها هستند بدتر از همه جواب می دهد گویا نباشند شانس درخواست هایم بیشتر می شود. هر چند در محیط علمی این رفتار چیزی جز جاهلیت قدیم نیست.
اگر هم به مصاحبه ای دعوت شدید و شما پاسخ مثبت دادید.دستپاچه به زمان دیگری برای تماس مجدد برای مصاحبه یا ارایه سمینار موکول می شود و می روند که دوباره تماسی بگیرند و حتی بعد چندین ماه نامه رد یا قبول هم نمی فرستند.
 مصاحبه که می روید احوال مرغ و خروس هایت را می پرسند و این که مثلا چرا زن نگرفتی و دختر خارجی ها چطورند و تیپ مقدسش لابد فکر می کنند آنجا که بوده ای لابد کلی چیز! کرده ای و اینجا خطری خواهی بود برای قشر غالب حاضر در دانشگاه( غافل از این که این طرف از بیخ مهندس کشاورزی است).
ظاهر مصاحبه که علمی باشد یکی که فکر می کند خیلی فصیح انگلیسی صحبت می کند توانایی زبانت را محک می زند و دیگری که اصلا تخصص تو را ندارد و فقط حداکثرهم رشته ات هست حتی اجازه نمی دهد توضیح بدهی چون لابد بلد هست. یک مشت متخصص دیگر هم هستند که فقط به تیپت نگاه می کنند و نگاه عاقل اندر سفیه می کنند و بعدا هم می گویند تماس خواهند گرفت.
در یک مورد به محض ورود به اتاق یکی از اساتید حاضر طوری سر تاپایم را برانداز کرد گویی حیوانی هستم برای کشتار یا برده ای در بازار برده فروشان (محض رضا خدا کوتاه بیایید فقط من این طرف خطم و شما آن طرف با این تفاوت که شما هم کار خاصی برای این کشور نکرده اید). نمی دانم چرا لباس یک فرد علمی باید این قدر مهم باشد.آستین نو پلو بخور! حیف که جامعه ما هنوز به دردهای دوران سعدی گرفتار است. استاد خودم در کره یک  شلوار لی رنگ و رو رفته می پوشید و معمولا یک تی شرت و آزمایشگاه هم با یک دمپایی لخ لخ می زد و همیشه حاضر و در حال کارو مقاله در مجلات با ایمپکت فاکتور 4 به بالا می داد اما این آقا و خانم های شیک و با کلاس هم رشته ام به خاطر ندارم یک مورد چنین مقاله ای داده  باشند و برای کسب امتیاز دست به دامن مجلات پاکستانی و آفریقایی می شوند.تا جایی که می دانم این شکل لباس پوشیدن شیک و شق و رق و ریشی که هر روز صبح از ته تراشیده می شود فرم دربان هتل های خارجی است نه یک استاد دانشگاه آنجا. اصولا لباس در تحقیق و تدریس چه محلی از اعراب دارد؟ یا چطور می شود شق و رق در آزمایشگاه و کلاس کار کرد؟ نمی دانم. خدا کند روزی روشن شوم! هر چند این تماس ها باعث شده به اجبار مثل همکاران آینده! لباس بپوشم و خدا کند مثل آنها این قدر با تکبر و ادعا رفتار نکنم.
غرور،تکبر و ادعای فراوان در محیط های علمی موج می زند چیزی که واقعا آفت علم است. خداییش در تماس هایی که در این  مدت داشته ام فقط خواسته ام به محض تمام شدن کارم حتی همین تدریس حق التدریسی در دانشگاه بزنم بیرون چون به قدری جو محیط کاری سنگین است که نمی شود تحمل کرد.  به قولی فاین تذهبون گیرم بهترین اساتید و دانشجویان جهان باشید باز هم هیچی نیستید چون همه علم کنونی دنیا باز هم در برابر اندازه نادانی ما هیچ است چه برسد به علم یکی مثل من نوعی. شایسته نیست به جهت نادانی خود تکبر داشته باشیم. بزرگمهر حکیم گفته است: همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر زاده نشده اند.
گاهی این تکبر در همان فراخوان ها در وب سایت ها دیده می شود مثلا یک مورد یکی از موسسات پژوهشی در فراخوانش سال 87 را شروع فراخوان و سال 89 را سال اعلام نتایج نوشته بود که والله اگر من نمایند بودم حتما به دلیل بازده بسیار پایین آنجا خواستار تحقیق و تفحص می شدم. گویا کسانی که آن فراخوان را داده بودند یا گوش دیگران را زیادی دراز می بینند یا خواسته اند اعلام کنند ما از همه دنیا بهتریم و وقتی فراخوان های بین المللی 2-3 ماهه جواب داده می شود ما می توانیم این کار را 2 ساله بکنیم . کسی اعتراضی دارد؟
یکی از بدترین اشکال غرور نبود ادب نامه نگاری بین دانشگاهیان ما و شاید ایرانیان است. بعد از این همه مدت هنوز بسیاری از دانشگاه ها جواب مدارکی را که برای فراخوان هایشان فرستاده ام (حتی پاسخ منفی) نداده اند. وقتی هم که همان منفی را دیر می فرستند مشخص نیست به چه دلیل درخواستت را رد کرده اند. فقط شما در اولویت قرار نگرفتید. درخواست شما قابل بررسی نمی باشد و ... جملاتی کلیشه ای و مبهم برای رد کردن مودبانه وبدون دلیل که نتوانی اعتراض و پیگیری بکنی.
باور ندارید به چند استاد یا کسانی که شاغلند ای میل بزنید( اگر بتوانید در وب سایت پیدایش کنید) و سوال علمی یا اداریتان را مطرح کنید ببینید چند نفر جواب می دهند و اگر جوابی می دهند درست و به درد بخور است. امتحانش که ضرری ندارد.
به این نوشته ها شاید موقتا کمی سبک بشوم اما باز هم به هر کس که خارج است توصیه می کنم برنگردد. به حرف و قول کسی اعتماد نکنید چون به من هم طوری می گفتند انگار که همه درها باز است. اگر آمدید و دیدید 3-4 ماه بیشتر طول می کشد بلافاصله برگردید چون شرایط با گذشت زمان بهتر نخواهد شد.. امیدوارم نیروهای جوان که وارد دانشگاه ها می شوند بدیهای گذشتگان و خودشان را کنار بگذارند و اگر از خارج برگشته اند فقط خوبیها و روش های مثبت بیگانگان را در دانشگاه ها اجرا کنند نظیر سخت کوشی؛ نگاه علمی صرف، شایسته سالاری، احترام به همدیگر و روحیه همکاری جمعی، تشویق دانشجویان و نیروهای جوان با استعداد نه سفارشی ها و ... که اصلا نیازی به گفتن ندارد.
خدانگهدار