هانگوگ نامه

گاه نوشت روزگار دانشجویی در کره ( هانگوگ در زبان کره ای یعنی کره)

هانگوگ نامه

گاه نوشت روزگار دانشجویی در کره ( هانگوگ در زبان کره ای یعنی کره)

باز هم از کره

سلام
مطالب زیر را در وبلاگ قدیمی که داشتم پیدا کردم. تاریخ آن 1385/1/15 بود. حالا برای خودم هم این نوشته جالب است. شاید بد نباشد شما هم بخوانید.
در این چند ماهی که اینجا بوده ام چیز خاصی ندیده ام که بتوانم دلیل پیشرفت این کشور بدانم.نه منابع طبیعی دارند و نه آن طور که نشان می دهند سخت کوشند.نه فکر بازی دارند و نه خلاقیتی از خود نشان می دهند.فقط تابعند.در مدیریت آنها هم نمی دانم چه می شود گفت دیروز نگاه می کردم حتی خاک پشت لامپ های لوستر داخل دانشکده را هم فکر کنم چند سالی است تمیز نکرده اند.دانشجویان آنها هم زیاد درسخوان نیستند آن هم با این رفاه و امکاناتی که در دسترس آنهاست.همیشه ولند.دختر و پسر ها مثلا دانشکده اند ولی به ندرت کلاس دارند فقط با همند.کتابخانه هم شلوغ است البته بیشتر سالن مطالعه برای درس کلاس آن هم بیشتر بیرون ایستاده اند و با هم حرف می زنند و قهوه می خورند یا بیرون کتابخانه سیگار می کشند.به عبارت بهتر تفریح می کنند.تازه ۱۲ شب می شود گله گله می روند بیرون .برای مشروب و غیره.
صبح ها هم کسل و خواب آلود می آیند برای صبحانه.۹ به بعد کارشان شروع می شود.۱۲ نشده کار تعطیل است برای ناهار .۱ به بعد کار شروع می شود و ۴ عصر دوباره  میروند یک چیزی بخورند.۶ عصر کار تعطیل است و بازار غذاخوریها داغ است تا ۱۲ شب.مشروب زیادی را هم فراموش نکنید. و فردا تکرار همین .
وقت کار هم زیاد کار نمی کنند.مثلا اگر بخواهند ۴ بشکه را جابجاکنند برای هروز یکی می گذارند تا نشان بدهند که کار می کنند.زیاد می آیند و می روند .سر و صدا می کنند و لی آخر روز به نظر می آید کاری نکرده اند.ما ایرانیها همه این ۴ بشکه را یکروزه جابجا می کنیم و برای فردا بیکار می مانیم .اینها این را دوست ندارند.شما اگر این کار را بکنید و فردایش استراحت کنید می گویند تو کار نمی کنی.دوست دارند همیشه مثل ماشین گرفتار باشی تا بتوانی بگویی من  کار می کنم.تازه این فرهنگ کا را از ژاپن گرفته اند.
ایرانیها هم فرهنگ کار و سخت کوشی دارند و داشته اند.اگر نه ابر قدرت نمی شدند یا حتی تا ۳۰۰ سال قبل حریف عثمانی که دروازه های وین را به خطر انداخت نمی شدند.ولی گویا این روز ها دوست ندارند کار بکنند یا کسانی عالما و عامدا می خواهند روح کار را از مردم بگیرند.
البته ادارات ایران یعنی عذاب الهی .همه شان هم بد نیستند .بستگی دارد کدام اداره و کدام شهر بروی.مثلا من خودم برا ی تعویض شناسنامه در شهر خودم در ظرف ۱ ساعت کارم انجام شد با این که آخر وقت اداری نزدیک بود ولی برای فارغ التحصیلی  ۴-۵ بار مشهد رفتم و ۲-۳ روز هر بار آنجا ماندم.
اینجا این طوری نیست قانون مشخص است .مدارک لازم مشخص است و زمان بررسی همین طور.می دانید اگر گفتند ۳ روز بعد از تحویل مدارک بیا جواب بگیر یعنی حتما آن را می گیری.فرقی هم نمی کند کی هستی.خیلی کار ها هم ماشینی است و نیازی به مراجعه حضوری نداری.مثلا برای گواهی اشتغال به تحصیل به ماشین پول و مشخصات دانشجویی را می دهی گواهی با مهر برجسته دانشگاه و نمونه امضای رییس صادر می کند.به همین راحتی .نیازی نیست بدوی دنبال رییس دانشکده و ....من اصلا اینجا نمی دانم حتی مدیر گروه ما کیست چه برسد بدانم رییس دانشکده کیه.چون اصلا نیازی به او نیست.
البته فرمالیته هم یاد تو کار آنهاست.مثلا گفتند گواهی سلامت پزشکی حتما بیار و لی حتی نگاهش نکردند و صاف گذاشتند لای پرونده . یا برای فارغ التحصیلی مدرک زبان کره ای می خواهند ولی فرقی نمی کنددر چه سطحی گواهی بیاوری.
 
کلاسهای درسی در مقایسه با ایران بعنی کشک.ایران پوستت را می کنند و آخر سر خیلی خوب باشی ۱۷ می گیری اینجا معمولا برای تحصیلات تکمیلی امتحانی نیست و نظر استاد در قالب یک یا ۲ سمینار کلاسی کفایت می کند.لیسانس ها را نمی دانم ولی می دانم برای میان ترم  و پایان ترم می خوانند.آزمایشگاه هم ندارند.فقط سال ۴ هر کس بنا به علاقه می رود یک آزمایشگاه و فقط آنجا کار می کند.  بعد هم لیسانس می گیرد.
استاد ها هم چیز تازه ای ندارند بگویند لااقل من ایرانی زیاد خوانده ام اینها را می دانم.آقا ۷ سال دکتر ا و پست دکترا آمریکا بوده است جوان هم هست.سر کلاس سیتوژنتیک گیاهی از رنگ آمیزی استو اورسئین و انواع هیستو ن و... می گوید .دانشجویان هم می گویند تازه است.چیزهایی که ما ایران لیسانس  می خواندیم.خداییش اساتید جوان ایرانی اینها را به لحاط علمی می بلعند ولی حیف و صد حیف که بواسطه نبود پول و امکانات فسیل  می شوند.
اینجا ماده و وسیله آزمایشگاهی اصلا مطرح نیست .هر چه می خواهی مصرف کن.اساتید هم گرانت هایی دارند که گویا تمام نشدنی است.علاوه بر هزینه  تحقیق به چندین دانشجو حقوق درست و حسابی هم می دهند.ایران کجا این کار ممکن است.اصلا دانشجو نیازی ندارد فکر کار باشد .پول می گیرد آزمایشگاه کار می کند آخر سر مدرکش را هم می گیرد.
اما اصلا اینها از کجا آوردند .اینها که نان نداشتند بخورند.دیروز صبح هم آزمایشگاهی خواست لطفی بکند به من عصاره یک گیاه جنگلی داد که خیلی هم تلخ بود.گفت در گذشته که ما چیزی برای خوردن نداشتیم (توی دلم گفتم الان هم چیزی ندارید سویا به اشکال مختلف) مردم ریشه این گیاه را (چیل به زبان کره ایی :Maranta arundinaceae from Marantaceae  : arrowroot)می خوردند.الان به خاطر خواص دارویی اش آن را می خورند.عصر دیروز سر کلاس استاد که می خواست روحیه کاری و میزان پیشرفت کره را یاد آور ما دانشجوهایش خصوصا خارجی ها کند گفت ما زمانی غذا نداشتیم که بخوریم و چیزی بماند که به سگهایمان بدهیم و آنها فضولات آدم ها را می خوردند حالا به اینجا رسیده ایم.
ولی مساله این است که چطور شد در مدت بسیار کوتاه اینها سیر شدند؟
۱- روحیه فرمانبرداری دارند: این روحبه بنا به عقاید چوندوگیو از گذشته موجود بوده  ولی چرا حالا موثر افتاده و در گذشته جهشی در زندگی آنها رخ نداده است
۲: دیسیپلین دارند:این هم مثل بالا بوده و مردم شدیدا تحت نفوذ دیسیپلین امر شده از بالا زندگی می کرده اند.
۳: حاکمیت خارجی برداشته شده قبلا چین و ژاپن بر اینجا حکمرانی کرده اند:آیا امروزه تحت حاکمیت غیر مستقیم نیست؟
۴-قانون مشخصی دارند  و  همه یکسانند: این گزینه خیلی جور در می آید.چندی قبل نخست وزیر بر کنار شد چون وقت اعتراضات مردمی رفته بود بازی گلف.همه می روند سربازی و مناصب و .... تاثیری ندارد.حتی با وجودی که خیلی ها سربازی را دوست ندارند.همه در خانه هایی کم و بیش مشابه زندگی می کنند.تختلاف طبقاتی زیاد نیست.زیاد نمی توان گفت اینجا پایین شهر است آنجا بالا شهر....!
۵:مدیریت قوی دارند: من با مفهوم مدیریت در اینجا هنوز مشکل دارم .خیلی تضاد می بینم.شاید به خاط اختلاف فکری و فرهنگی شدیدی است که با این مردم دارم.
۶. سخت کوشند: در ایران هم سخت کوشی زیاد است اگر بیایید اینجا زندگی کنید می فهمید چقدر زندگی روان و راحت است و کسی سختی نمی بیند.حتی ساعات کار آنها نوعی تفریح است.خیلی ها هم وقت گذرانی می کنند سر کار مثل ایران.گویا عده ای خاص هستند  که واقعا کار می کنند.اگر این طور باشد ایران هم همین طور است.
۷.خارجی ها کمکشان کردند.دانشجوهای خارجی اینجا می گویند کره بدون بیگ برادر(آمریکا) هیچ است.حتی شیر و بستنی را از آمریکا می آورند.برنج را از چین و آمریکا و حتی بسیار از اجناس اینجا چینی است.تولیدات اصلی آنها هم تحت پتنت مثلا ژاپن است.خیلی از پولدارهای فعلی آن طور که شنیدم کسانی هستند که با ژابن در دوران اشغال جور بوده اند.الان هم ژاپن اینجا در اقتصادشان سرمایه گذاری کرده است.
۸-ایران جنگ و تحریم داشته است و دارد در حالی که آنها در این زمان وارد سازندگی کشور خود شده بودند
 شاید بگویید ما هم با منابع طبیعی که داریم و آنها ندارند می توانستیم جبران کنیم.نمی دانم در این مورد چه بگویم .چون خیلی کشور ها هیچ چیز ندارند  و در آمد بالا دارند مثل ژاپن و سنگاپور و خیلی ها منابع زیادی دارند ولی چیزی ندارند مثل خاور میانه آفریقا و آمریکای لاتین.در ضمن یادم نرود بگویم از نظر من کره با همه پیشرفتهایش بسیار ضربه پذیر است از همه لحاظ ولی ایران با اتکا به همه چیزهایی که دارد از جمله مردمش بسیار قوی تر از آن چیزی است که سعی دارند به ما بقبولانند.
یادم نرود همین الان اسم یک گل زرد زیبا را که کنار همه خیابانها است را پرسیدم گفتند :که ناری (که : بد + ناری :سوسن)  حالا زیاد که که نکنید چون طرفهای بختیاری خودمان هم معنی بدی می دهد. اسم علمی این گل که اول گل می دهد و بعد برگ و زیبایی خاصی در اول بهار به کره داده است Forsythia ovata  from Oleaceae می باشد نمی دانم ایران هست یا نه ولی یاس زرد که البته اسم علمی آن متفاوت است زیاد شبیه آن به نظر می رسد.
 
شاید تصور کنید من از کره یا مردم کره بدم می آید که در مورد آنها مثبت نمی نویسم ولی کاملا اشتباه می کنید.دارم در ذهن خودم آنها را و کشورشان و آداب و رسومشان را تحلیل می کنم .اگر نه اکثریت قریب به اتفاق آنها مردمانی گرم مودب آرام و خوب هستند که هنگامی به کمکشان نیاز داری هر گونه بتوانند کمک می کنند.در مورد من و دوستانم از همه کشورها که این طور بوده است.ان شا الله اگر گذارتان افتاد به نظر من برسید .
من بیشتر دارم مقایسه می کنم و دنبال یک برتری در آنها هستم تا اگر آن را در ایرانی ندیدم دست کم خودم آن را برای زندگی خودم بردارم چون اعتقاد دارم باید به دنبال خوبیهای دیگران بود و آن را از آنان به عاریت گرفت تا بهترین بشوی.
اگر در مورد کره تناقض می بینید به خاطر این است که تناقض زیادی در مورد همه چیز اینجا وجود دارد که گیجم کرده است.